کلاش هورامی 2

انسان از نخستين روزهايي كه بر روي زمين راه رفتن را شروع كرد،احساس كرد بدون داشتن پوششي خاص براي پاهايش نمي تواند مدتي طولاني به حركت خود ادامه دهد .برهمين اساس پس ازآن تلاش كرد با طرق مختلف پوششي براي پاهاي خود ايجاد كند تا بدين روش راه رفتن برايش سهل تر گردد.شايد نخستين پوششي كه او براي اين منظور از آن استفاده كرده همان پوششي بوده كه براي سترعورت هم مورد استفاده قرار مي داده است .بر اساس شواهد موجود اين وضعيت تا زماني كه انسان با شكار آشنا شده است ادامه داشته و برگ و پوست درختان همان گونه كه تنها لباس او بوده اند تنها پاپوش وي هم محسوب مي شده اند اما پس از آشنايي بشر نخستين با شكار حيوانات وضعيت فرق كرد و انسان اوليه براي پاپوش خود نيز همانند لباس خود از پوست حيوانات استفاده كرد. بعدها انسان نخستين متوجه شد كه مي تواند با تغييراتي در استخوان حيوانات بزرگ جثه از آن به عنوان پاپوش وكفش استفاده كند و بدين گونه صنعت كفاشي متولد شد.پس از اين زايش روند تكامل صنعت كفاشي همانند تكامل زندگي بشر با شتابي فراوان دنبال شد تا جايي كه اكنون كارخانه هاي بزرگ به صورت يك شكل و يك اندازه هزاران هزار كفش را در چند ساعت براي استفاده بشر آماده مي كنند.البته هنوز هم در برخي نقاط جهان و از جمله ايران كفش هاي دست ساخت بشر طرفداران خاص خود را داردو برخي از مردم به ويژه در مناطق غير شهري اين نوع پاپوش ها را به كفش هاي يك شكل كارخانه اي ترجيح مي دهند. معروفترين نوع كفش هاي دست دوز كه در نقاط مختلف ايران داراي طرفداران پرشماري بوده وحتي برخي مردم شهر نشين نيز در روزهاي گرم سال آن را به ساير انواع كفش ترجيح مي دهند گيوه نام دارد.درزير ابتدا تاريخچه توليد وساخت گيوه را در ايران مرور مي كنيم و سپس به بررسي مراحل ساخت كلاش كه نوعي گيوه خاص مناطق كردنشين كشور است و همچنين خصوصيات اين نوع كفش مي پردازيم. تاريخچه گيوه درباره تكامل صنعت كوچك گيوه بافي اطلاعات كمي در دست هست.گيوه، اصولا پای پوشی است سبك، بادوام و مناسب برای راهپيمايی‌های طولانی در مسيرهای ناهموار و با توجه به اين خصوصيات، اغلب افراد پيدايش آن را به روزگارانی خيلی قدیم‌تر از پيدايش ساير انواع پاپوش نسبت داده‌‌اند و همين امر باعث شده تا تولد گيوه با افسانه‌ها پيوند بخورد. كما اينكه در اكثر منابع، توليد نخستين گيوه را به گيو، پهلوان داستانی ايران (كه به روايت فردوسی پسر گودرز و داماد رستم بوده است) نسبت داده‌اند. مولف كتاب بهارعجم به نقل از فرهنگ قوسی نوشته: گيوه منصوب به گيو گودرز است و گيو آن را هنگام سرگردانی در توران زمين ترتيب داد و ديگران با استناد به شاهنامه و در تفسير اين نظريه عنوان كرده‌اند كه گيو وقتی برای بازگرداندن سياوش(نوه‌ی كيكاوس) و مادرش فرنگيس به تركستان رفت هفت سال در آن ديار سرگردان بود و چون برای راهپيمايی‌های طولانی خود نياز به پای‌افزاری بادوام،‌ سبك و خنك داشت گيوه را بوجود آورد و بعدها همه‌ كسانی كه چنين مختصاتی را از پاپوش انتظار داشتند گيوه را انتخاب كردند و در رهگذر قرون و اعصار تغييراتی در آن بوجود آوردند. هر چند نمی‌دانيم گيوه‌های ابتدايی از چه جنسی ساخته می‌شده و چه شكلی داشته،‌ اسنادی در دست داريم كه نشان می‌‌دهد قرن هشتم هجری قمری دوران اوج استفاده از گيوه بوده و استان فارس در زمينه توليد آن مقام برجسته‌ای داشته و اين معنا از آنجا استنباط می‌شود كه ابوالعباس زركوب شيرازی در كتاب شيرازنامه كه در سال‌های پيش از 754 قمری نوشته شده از بازار گيوه‌دوزان در شيراز ياد كرده و در مكاتبات خواجه رشيدالدين فضل‌الله، گيوه به عنوان يكی از محصولات عمده كازرون مورد اشاره قرار گرفته است . البلخي تاريخ نويس معروف در سال 1105 ميلادي متذكر مي شود كه غنديجان فارس (جميله امروز) در صنعت گيوه بافي مشهور بوده است. مستوفي جغرافي نگار نيز كه در سال 1340 ميلادي كه از آنجا بازديد كرده مي نويسد كه پيشه گيوه بافي در اوج تكامل بوده است. در همين خصوص عبيدزاكانی و نظام‌الدين قاری مصنف كتاب ارزنده‌ديوان البسه نيز نكاتی را متذكر شده‌اند كه از خلال آنها ارزش گيوه و اينكه در آن زمان تهيه انواع ديگر كفش برای همگان مقدور نبوده است مشخص می‌گردد. از دوره‌ صفوی به بعد به موازات ساير تغييراتی كه در شئون مختلف زندگی مردم كشورمان بوجود آمد كفش نيز دچار دگرگونی‌هايی شد. در دوره‌ صفوی طبقات بالای جامعه اغلب از كفش‌های تمام چرم استفاده كرده و مردم عادی گيوه می‌پوشيده‌اند و باز در همين دوره است كه می‌بينيم در شكل و ساختمان گيوه تغييراتی رخ می‌دهد و پاپوش‌دوزان قديمی تلاش مي كنند تا كارآيی‌های گيوه را با موقعيت اقليمی منطقه‌ای كه در آن بايد مورد استفاده قرار گيرد،تطابق دهند. در اين دوره علاوه بر شيراز كه دارای بازار گيوه‌فروشان بوده در اصفهان نيز بازاری برای توليد و فروش گيوه ايجاد شده و محل آن به روايت سياحان، حوالی بازار عليقلی‌خان بوده است. در بين اسناد و مدارك دوره‌های بعدی نيز به كرات با نام گيوه، كاربردهای آن و حتی مشخصات افراد معروفی كه به گيوه‌دوزی اشتغال داشته‌اند، برمی‌خوريم. زيباترين رويه گيوه در آباده، ميان راه اصفهان و شيراز، بافته مي شد. هم اكنون گيوه در بسياری از مناطق كشور توليد می‌شود و قسمت‌های مختلف كرمانشاه،‌ منطقه اورامانات، آباده، كازرون ، بهبهان و دزفول ،‌ بخشی از اصفهان، چهارمحال و بختياری، روستای وفس و سنجان در استان مركزی جزو مناطق اصلی توليد گيوه در ايران هستند. انواع گيوه گيوه انواع گوناگوني دارد. تقسيم بندي انواع گيوه بر اساس نوع بافت رويه ،مواد استفاده در زيره وهمچنين نوع اتصال دو تكه كفش به هم مي باشد.رويه‌گيوه را به شيوه‌ بافتنی از ريسمان‌های ابريشمی يا پنبه‌ای نازك و زيره‌ آن را گاه از چرم يا لاستيك و اغلب از لته‌های به هم فشرده و در هم كشيده می‌سازند.مهم‌ترين انواع گيوه عبارتند از: 1.گيوه ملكی:اين نوع گيوه دارای رويه‌ای نفيس و گران قيمت بوده و نوك(پنجه) درازی دارد. رويه‌اش بلندتر از گيوه‌های ديگر بوده و به قسمت پشت آن نيز يك قطعه چرم دوخته می‌شود.تخت اين نوع گيوه از پارچه هاي نخي و لباس هاي مندرس كرباسي تهيه مي شد كه امروزه بيشتر از شلوارهاي كهنه لي درساخت آن استفاده مي شود به اين ترتيب كه پود آن از اين پارچه ها و به شكل نوارهايي نازك تهيه مي شود و تار آن از پوست گاو مي باشد و همچنين پنجه و پاشنه تخت را نيز از پوست گاو تهيه كرده و بعد از اتصال تار و پود به هم، دور آن را حاشيه زده و اضافات آن را مي برند و تخت درست مي كنند كه به آن « تخت كهنه اي » يا« تخت ملكي » مي گويند. 2. گيوه آجيده يا آجده: تفاوت اين گيوه با ملكي در اين است رويه‌ آن درشت باف بوده و كف آن هم تخت‌ چرمی بخيه‌دار می‌باشد. 3. گيوه تخت چرمی: اين نوع بسيار شبيه كفش‌های معمولی است و تخت آن چرمی مي باشد. از اين نوع گيوه بيشتر در شهرها مورد استفاده مي شود و بر همين اساس آن را گيوه شهری نيز ناميده می‌شود . 4. گيوه لته‌ای: تفاوت اصليش با ساير انواع گيوه دراين است كه درتخت آن تنها از تكه هاي كهنه پارچه كه در اصطلاح به آن لته‌ای گويند ،استفاده مي شود. 5. گيوه تخت لاستيكی: نوعی گيوه درشت باف و ارزان قيمت است كه دارای زيره‌یلاستيكی مي باشد. 6. گيوه ابريشمی: نوعی گيوه تزئينی و تشريفاتی است كه تخت آن چرمی يا لاستيكی است اما بافت اين تخت بسيار ظريف مي باشد. همچنين رويه‌ اين نوع گيوه از نخ ابريشمی رنگين بافته می‌شود و گاهی نيز با منجق‌دوزی همراه است . 7. گيوه كردي يا كلاش:اين نوع گيوه كه موضوع اصلي اين تحقيق مي باشد خاص مناطق كردنشين كشور بوده و محل اصلي توليد آن ناحيه اورامانات است . مهمترين ويژگي كه كلاش را از ساير انواع گيوه مشخص مي كند مواد به كار رفته در آن است.رويه اين نوع گيوه از نخ پنبه ای بافته شده و زيره آن از پارچه فشرده ساخته می شود و بر همين اساس کلاش کفشی سبک،نرم ،قابل انعطاف ومتناسب با محيط کوهستانی است. براي شناخت اين نوع گيوه لازم است تا ابتدا منطقه جفرافيايي توليد واستفاده آن را شناخت. اورامانات توليد کلاش كه داراي قدمتي 1500 ساله بوده واثر باقيمانده از كلاش‌هاي پير شاليار گواه اين ادعا است دراصل مختص منطقه اورامان بوده اما اکنون در اکثر شهرهای استانهاي كردستان و كرمانشاه و همچنين مناطق كردنشين عراق توليد می شود. هورامان يا اورامان به منطقه‌ای از کردستان ايران و عراق گفته مي شود كه از طبيعت بسيار زيبايی برخوردار است. اورامان يا هورامان از دو بخش اهورا و مان به معنی خانه، جايگاه و سرزمين تشکيل شده است. پس اورامان به معناي سرزمين اهورايی هور است.يکی از جلوه‌های طبيعی ناحيه اورامان، وجود دره‌های پرپيچ ‌و‌خم و عميق و چشمه ها رودبارهای متعدد است كه از آب آنها دو رودخانه‌ سيروان و ليله تشکيل می‌شوند. اين دو رود در نقطه‌ای به نام دروله در نزديکی مرز ايران و عراق به‌ هم می‌پيوندندو تشكيل رود زاب را مي دهند . هر چند که بخش عمده‌ای از منطقه اورامان را کوههای مرتفع و پربرف تشکيل می‌دهد اما در ارتفاعات پائين‌تر و در دامنه همين کوه‌ها جنگلهای متراکم نسبتاً وسيعی وجود دارند. اين جنگلها تأمين‌کننده سوخت زمستانی اهالی منطقه بوده‌اند. مردم اين منطقه‌ با گويش کردی اورامی تکلم می‌کنند. پاوه در استان كرمانشاه ، سروآباد و مريوان در استان كردستان ، مهمترين شهرهاي اين منطقه هستند كه اصلي ترين وقديمي ترين مراكز دوخت كلاش نيز در آنها واقع شده است.روستاهاي حجيج ، نودشه‌ و اورامانات تخت از مراکز قديمي و مهم توليد كلاش محسوب مي شوند كه همگي از لحاظ تقسيمات كشوري زير مجموعه شهر سرو آباد هستند. پيشينه تاريخی اورامانات اورامانات تخت كه از لحاظ تاريخي مركز منطقه اورامانات محسوب مي شود روستايي است كه هرچند از نظر تقسيمات كشوري زير نظر شهرستان سرو آباد استاما راه اصلي ارتباطي آن جاده‌اى هفتاد و پنج كيلومتري است كه آن را به شهر مريوان متصل مى‌كند.اين روستا از لحاظ معماري به گونه اي است كه اگر حفظ اصالت و فرهنگ ابيانه‌اى‌ها و معمارى ماسوله را كنار هم قرارداده و گسترش دهيم جواب اورامانات تخت خواهد بود. بر همين اساس آن را هزار ماسوله نيز مى‌نامند. معمارى اورامانات و سرسبزى اين منطقه كوهستانى روياى پله‌هايى به سمت بهشت را متصور مى‌كند. خانه‌هاى اين روستا با سنگ و اغلب به صورت خشكه و به صورت پلكانى ساخته شده است. به غير از معمارى خاص روستا،وجود مقبره پير شاليار و مراسم خاص آن نيز باعث برتري اين روستا نسبت به روستاهاي اطراف شده است.بر همين اساس مردم منطقه كه هنوز بر پوشش كردي خود تاكيد مي ورزند معتقدند كه اورامانات تخت زمانى شهرى بزرگ بوده و مركزيتى خاص داشته به همين دليل از آن به عنوان تخت يا مركز (حكومت) ناحيه‌اى اورامان ياد مى‌كرده‌اند. ساخت پاى افزار كلاش كه آن را در محل كالى هم مي گويند از مشاغل اصلي مردم اين روستا است واين دست ساختها از آن چنان دقت و ظرافتي برخوردار است كه كلاش اورامي بهترين نوع كلاش محسوب مي شود. مراحل ساخت كلاش كلاش بر خلاف ساير انواع گيوه كه براي توليدآنها بايد سه مرحله ساخت زيره ،توليد رويه و اتصال دو بخش با يكديگر را پشت سر گذاشت تنها دو مرحله ساخت دارد زيرا كه‌مرحله اتصال دو بخش رويه و زيره كلاش همزمان با بافت رويه صورت گرفته و به عبارت ديگر رويه كلاش به زيره آن بافته مي شود. بر اين اساس بايد گفت كلاش پا افزاري است كه از دو قسمت عمده تشكيل شده است :1. رويه كه توسط زنان روستايي با استفاده از نخ مخصوص كه در محل به آن به‌ن گويند و سوزن كه آن را ته‌وه‌نه مي نامند، بافته مي شود . 2. كف كلاش كه به آن در محل ژيره‌ي‌كه‌وش گويند و از تكه‌هاي پارچه متقال كه په‌روگفته مي شود، ساخته شده و نمايانگر استعداد و خلاقيت ابداع كننده آن است. زيره کلاش را كه در زبان محلي ژيره‌ي‌كه‌وش مي گويند از پارچه های کتانی که آنرا نم زده و با وسيله‌ای آهنی که قالب مشت است و در زبان فارسي مشته يا چرم کوب و در زبان كردي چه‌رمه‌کو مي‌گويند به‌هم كوبيده و سفت كرده اند،ساخته مي‌شود. با مشته همچنين چرم و زيره‌کتانی کلاش را که قطعه‌های باريک بريده‌ وتاکرده درکنار هم قرار گرفته هستند، پيش از اينکه به صورت کتابی‌در کنار هم قرار دهند و از داخل آنها رشته‌های چرمی ويژه به نام تيره كه در كردي به‌آن كاشي‌به‌ن مي گويند، بگذرانند بارديگر بر روی سکوی چوبی که جلو دست دارند‌ می‌کوبند تا کاملا فشرده شده و آماده استفاده گردد. پس از آن نوبت زنان است تارويه كلاش را از نوعی رشته به نام فريت (FRIT) دور تا دور زيره کلاش ببافند.البته پيش از آن زيره‌ها را به وسيله‌ی تکه فلزی آهنی که آن را هه سان (HASAN) مي گويند ويک سر آن را با سنگ تيز كرده و روغن زده‌اند در اندازه‌های مورد نظر می برند. سپس نخ کلفتی را که از موی بز است از داخل دور تا دور زيره گذرانده تا رويه‌ به‌آن بافته شود.سرانجام وپس از بافت كامل رويه به منظور استحكام بيشتر با سريشم كه چسبی طبيعی‌ بوده و از عناصر گياهی و يا جانوری استخراج می‌گردد رويه را به زيره مي چسبانند و همزمان طنابي كه از پوست گاو تهيه شده است و به‌آن در كردي پيسه مي گويند به صورت كوك وار از سه نقطه زيره كلاش عبور مي داده وسپس محكم گره مي زنند تا بدين گونه كفش قبل از قرار گرفتن در پا تغيير حالت ندهد. ويژگي هاي كلاش كلاش داراي ويژگي هاي خاصي است كه باعث شده درز مان كنوني كه انواع واقسام كفش هاي كارخانه‌اي بازار پاپوش كشور را در اختيار گرفته‌اند هنوزهم به عنواني كفشي عمومي ونه تزييني مورد استفاده قرار گيرد.يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد كلاش اين است كه اين پاي افزار چپ و راست ندارد و فرد مي‌تواند هر لنگه از كلاش ها را در هر يك پاهايي كه دوست دارد، بپوشد. اين ويژگي ممتازپيش از اين در تمامي انواع گيوه‌ها ديده مي شد اما مرور زمان واستفاده از زيره‌هاي ماشيني عاملي شد تا اكنون اين امربه ويژگي منحصر به فرد كلاش تبديل گردد.يكي ديگر از ويژگيهاي اين پاافزار خنك بودن آن است كه موجب مي‌شود پا هميشه خنك باشد و از بوي بد و عرق پاها جلوگيري كند.ديگر ويژگي قابل توجه كلاش عدم رنگ پذيري آن است. اين نوع گيوه بر خلاف ساير انواع داراي تنوع رنگ نبوده وتنها به رنگ سفيد ديده مي شود.همچنين قبل از پوشيدن اين كفش بايد كف آن را برروي سبزي كشيد ويا در اصطلاح محلي سبزه خور كرد تا معدود منافذ باقي مانده هم پرشده وآب نتواند به كفش وارد شود.سرانجام اينكه كلاش با اينكه بخش اعظم كار بافت وتوليد آن با زنان است ،كفشي مردانه محسوب مي شود كه نسخه‌اي زنانه ندارد. پایان نامه آقای رضا سلیمان نوری
گزارش تخلف
بعدی